آموزش انگلیسی

آموزش انگلیسی

آموزش انگلیسی

آموزش انگلیسی

چند جمله زیبا و حکمت آموز

Striving for success without hard work is like trying to harvest where you have not planted.

 

تلاش برای موفقیت، بدون سخت کوشی مثل محصول چینی در زمینی است که در آن کشت نکرده ایم.

 

It's better to wear out than to rust out.

       از پای در آمدن بهتر از پوسیده شدن است.

 

I feared failure until I realized that I only fail when I don't try.

 

از شکست می ترسیدم اما سر انجام دریافتم تنها زمانی شکستنی هستم که از تلاش دست بر می دارم.

 

Put by something for a rainy day.

       چراغ از بهر تاریکی نگه دار.

اقسام فعل

اقسام کلمه - فعل


فعلها مهمترین قسمت جملات هستند. مبحث فعل اولین قسم از هشت قسم کلمه است که قصد داریم به مطالعه آن بپردازیم.
فعل کلمه و عبارتی است که برای بیان عمل، وجود حالت و یا بیان احساس خاصی به کار می‌رود. معمولا در جمله یک فعل به نام فعل اصلی وجود دارد، اما گاه ممکن است جمله از یک فعل اصلی و یک یا چند فعل کمکی درست شده باشد که در آن صورت به آن عبارت فعلی(verb phrase) می گویند. حتی ممکن است  جمله از دو فعل اصلی ساخته شده باشد.
جملات زیر دارای یک فعل اصلی هستند که با زیرخط مشخص شده‌اند:

Tom is here.
Helen drew a picture.
My father works on the farm.

جملات زیر از یک فعل اصلی و یک یا چند فعل کمکی تشکیل یافته‌اند:

I will go home.
They have been working all day.

این دو جمله هم هرکدام دارای دو فعل هستند:

Boys and girls sing and play.
Students must listen and take notes.

در انگلیسی 23 فعل کمکی رایج وجود دارد که به دلیل کاربرد وسیع آنها حفظ کردن آن بسیار مفید است. در صورتی که این فعلهای کمکی را حفظ باشید، شناخت و فهم فعلها برای شما بسیار آسان می شود.
این فعلها معمولا در پنج گروه زیر دسته‌بندی می‌شوند:

Group 1: is, am, are, was, were, be, being, been
Group 2: has, have, had
Group 3: do, does, did
Group 4: shall, will, should, would
Group 5: may, might, must, can, could
 

طبقه بندی‌های فعل
سه نوع طبقه‌بندی برای افعال می‌شود در نظر گرفت:
الف:طبقه‌بندی افعال به «لازم و متعدی».
ب: طبقه بندی آنها به «باقاعده و بی‌قاعده».
ج: طبقه‌بندی آنها به «اصلی و کمکی»
تعریف هر کدام از انواع فعل را در مبحث مربوط به آن توضیح خواهیم داد.

انواع فعل

افعال ذهنی
اکثر افعال یک زبان افعال عملی(Action Verbs) هستند که در واقع کاری را انجام می دهند(مانند: رفتن، دویدن، خندیدن، نوشتن و ...). اما تعدادی از افعال گویای احوال ذهنی شخص می‌باشند و در واقع عمل خاصی را انجام نمی‌دهند که به آنها افعال ذهنی یا (Non-Action Verbs) گفته می‌شود.
خصوصیت اصلی این افعال این است که نمی‌توانند شکل استمراری بگیرند. حال به چند مثال توجه کنید: در مورد فعل ذهنی «نفرت داشتن»؛ شما می‌گویید «نفرت دارم» اما نمی‌توانید بگویید «در حال نفرت داشتن هستم». در نظر داشتن؛ می‌گویید «در نظر دارم» اما نمی‌توانید بگویید «در حال در نظر داشتن هستم!». فعل «داشتن»؛ می‌گویید «من دارم» اما نمی‌توانید بگویید «من در حال داشتن هستم».
شناسایی این افعال به ما کمک می‌کند تا به اشتباهات گرامری همچون صرف افعال در زمان حال یا گذشته استمراری مرتکب نشویم.
حال به چند نمونه از کاربرد این افعال در زبان انگلیسی توجه کنید:

I am hating it.                   I hate it.
I am meaning it.               I mean it.
I am owning it.                 I own it.
It is seeming useful.           It seems useful.
I am needing it.                I need it.

تمرین:
در جملات زیر افعال را پیدا کرده و بگویید که آیا آنها افعال عملی هستند یا ذهنی.

Suddenly someone sneezed loudly.
There are holes in my shirt.
He appears happy.
The image appeared in the mirror.

پاسخ:
افعال عبارتند از: sneezed, are, appears, appeared
افعال sneezed و appeared از نوع افعال عملی هستند. فعلهای are و appeared هم از انواع افعال ذهنی هستند. همانطور که دیدید بعضی از افعال مانند appear هم می توانند عملی باشند و هم ذهنی که بستگی به کاربرد آن در جمله دارد که آیا نشان دهنده عمل خاصی است یا خیر؟
اگر به جمله های بالا توجه کنید می بینید که در کاربرد اول فعل appear به معنای به نظر رسیدن استفاده شده و در کاربرد بعدی نشان دهنده عمل ظاهر شدن در آینه است.

نکات کلیدی برای سرعت در یادگیری مکالمه زبان انگلیسی

- سعی کنید نقطه ضعف اصلی خود را بشناسید و آن را نابود کنید.

2- به انگلیسی فکر کنید. برای این منظور باید از طریق مطالعه پیوسته و هدف دار و جهت دار( از آسان به مشکل) بدانید که انگلیسی زبانها چگونه فکر می کنند. مثلا اگر بخواهید این جمله را به انگلیسی بیان کنید: کسی که خربزه می خوره پای لرزش هم می شینه. در صورتی که بخواهید این جمله را کلمه به کلمه به انگلیسی ترجمه کنید و آن را بیان کنید، افتضاح ببار خواهد آمد و بجز خودتان هیچکس متوجه فرمایشتان نخواهد شد! خوب! در چنین مواردی چگونه می توان به انگلیسی فکر کرد؟ تنها راه این است که مطالعه کنید و به رادیو گوش کنید تا بدانید آنها در چنین مواردی چگونه می اندیشند!

3- مربی انتخاب کنید که به درستی کارش ایمان داشته باشید.

4- وسایل خانه و محیط کارتان را با برچسب نام آنها به زبان انگلیسی پر کنید.

5- همیشه از خودتان بپرسید: اگر بخواهم این جمله یا مطلب را به زبان انگلیسی بیان کنم چه باید بگویم؟

6- فردی را بیابید که بتوانید انگلیسی را – مخصوصا بصورت گفتاری – با وی تمرین کنید.

7- هرگز خود را کمتر از دیگران ندانید زیرا سیستم عصبی تمام افراد بشر یکسان است. تنها تفاوت در تفاوت چگونگی عمل است. اگر شما بدانید که دیگران چه کرده اند که موفق شده اند و شما هم همانگونه عمل کنید، موفق خواهید شد.

8- هرگز به پایان راه نگاه نکنید. در هر لحظه از خودتان سوال کنید: بسیار خوب در این ده دقیقه یا نیم ساعت چگونه حداکثر بهره را ببرم؟

9- همیشه باخودتان دفترچه یادداشت همراه داشته باشید و خاطراتتان را به انگلیسی یادداشت کنید.(نگران اشتباهات گرامری نباشید. حتی اگر یکی دولغت را از یک جمله به ذهنتان نرسید معادل فارسی آن را بنویسید تا بعدا از کسی بپرسید .

10- خودتان را با دیگران مقایسه نکنید زیرا تمام افراد بشر خلاق هستند. از این گذشته هر فر مانند خود خدا تک و بی مانند است. وقتی شما خودتان را با دیگران مقایسه می کنید میخواهید به نتیجه : کمتر – بیشتر و یا مساوی برسید. خوب! اگر قبول دارید که خداوند هیچکس را مثل شما خلق نکرده پس این را هم خواهید پذیرفت که مقایسه خود بادیگران کار عاقلانه ای نیست. نه انسانها کاملا مثل هم هستند و نه موقعیتهایشان یکسان است. تنها مقایسه ای که هم عاقلانه است و هم لازم ، مقایسه وضع زمان حال با زمان آینده شما است در دو حالت: حالت اول تلاش کنید و آینده تان را بسازید و حالت دوم تلاش نکنید و آینده تان بایر باشد. مثلا از خودتان بپرسید: اگر هیچ تلاشی بخرج ندهم و یا اینکه در حد توان زحمت بکشم، در هر حالت چه آینده ای خواهم داشت؟ در این صورت رقیب خارجی وجود ندارد. رقیب هر کس خود اوست. اگر خودتان رقیب خودتان باشید انگیزه تان صدچندان می شود ولی اگر رقیب بیرونی برای خود بتراشید، دچار نگرانی و اضطراب خواهید شد.

11- غرور کاذب نداشته باشید. از اشتباه کردن و یا این که دیگران به شما بخندند نهراسید.

12- خودتان را به زمان و مکان خاص شرطی کنید.

13- طرز استاده درست از دیکشنری را یاد بگیرید.

14- همیشه با یک کارشناس مشورت کنید.

یادگیری زبانهای مختلف مغز را جوان نگاه می دارد !

دانشمندان دریافتند که یادگیری و صحبت کردن به چند زبان و گویش مختلف مغز افراد چند زبانه را از پیری محافظت کرده و موجب می شود که مغز جوان بماند.
نتایج تحقیقاتی که در تازه ترین شماره مجله Psychology and Aging منتشر شده است نشان می دهد که مغز افراد چند زبانه ای که قدرت استفاده از زبانها و گویشهای مختلف را دارند دچار پیری نمی شود و همیشه جوان می ماند.

نورولوژیستهای این تحقیق کشف کردند سالمندانی که به زبانهای زیادی صحبت می کنند نتایج بهتری در آزمایشات عملکرد ادراکی مغز کسب می کنند.

این دانشمندان در این خصوص اظهار داشتند: هیچ اکسیر جادویی برای جوان نگه داشتن مغز وجود ندارد اما استفاده از دو و یا سه زبان می تواند به طولانی کردن سالهای خوب زندگی کمک کند.

براساس گزارش ساینس دیلی، به نظر می رسد که افراد چند زبانه نسبت به همسالان خود که تنها یک زبان را می دانند ذهن شفاف تر و آماده تری دارند.

این نتایج برپایه تحقیقاتی که از سال 1989 روی گروهی از افراد در سنین بین 75 تا 95 سال انجام شد به دست آمده است.

در این تحقیق محققان درخصوص آگاهی و عادت در صحبت کردن به زبانهای مختلف (از دو زبان و بیشتر) یک سری آزمایشات ادراکی را برای سالمندان تجویز کردند.

در این آزمایشات مشخص شد که دانستن زبانهای بیشتر و استفاده از آنها حالت ادراکی افراد را در سالمندی بهبود می بخشد.
این نتایج تاکید می کند داشتن یک مغز جوان تنها با گرفتن دیپلم و یا لیسانس در زبانهای مختلف میسر نیست بلکه استفاده از زبانها و گویشهای مختلف اکسیر جوانی مغز در دوران سالمندی است.